23.7K
جَهرُم (به پارسی میانه: گهرم ) یکی از شهرهای استان فارس در ایران است. این شهر، مرکز شهرستان جهرم است. جمعیت ...
جَهرُم (به پارسی میانه: گهرم ) یکی از شهرهای استان فارس در ایران است. این شهر، مرکز شهرستان جهرم است. جمعیت این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با ۱۴۱٬۶۳۴ نفر بودهاست.
جهرم یکی از شهرستانهای تابعهٔ استان فارس میباشد که در نیمه جنوبی استان واقع شدهاست. این شهرستان ۵۴۳۶ کیلومتر مربع وسعت دارد و از شمال به شیراز و سروستان، از شرق به فسا و داراب، از جنوب به لار و قیر و کارزین و از مغرب به فیروزآباد محدود شدهاست. این شهرستان در عرض جغرافیایی ۲۸ درجه و ۱۹ دقیقه تا ۲۹ درجه و ۱۰ دقیقه شمالی و طول جغرافیایی ۵۲ درجه و ۴۵ دقیقه تا ۵۴ درجه و ۴ دقیقه شرقی قرار گرفتهاست. چهره طبیعی این شهرستان کاملاً کوهستانی و مرتفع میباشد. حدود یک پنجم وسعت شهرستان جهرم دشت و چهار پنجم بقیه ارتفاعات است. این ارتفاعات بخشی از چین خوردگی زاگرس بوده و جهت اغلب کوهها به تبعیت از سلسله کوههای زاگرس جنوبی قرار گرفته و شاخههایی از آن این شهرستان را محصور کردهاست. ارتفاع متوسط مرکز این شهرستان حدود ۱۰۵۰ متر و بلندترین نقطه آن قله سفیدار بین بخش خفر و سیمکان حدود ۳۱۷۰ متر و پستترین نقطه آن حدود ۸۵۰ متر در بخش سیمکان از سطح دریا ارتفاع دارد. رودخانه قره آقاج سیمکان از رودخانههای منطقه است. هوای شهرستان جهرم بهطور کلی گرم و در نواحی کوهستان معتدل بوده و جمعیت شهرستان جهرم در سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با ۲۲۸۵۳۲ نفر بودهاست. مردم منطقه به زبان فارسی یا گویشهای محلی سخن میگویند و مسلمان و شیعه مذهب هستند. شهرستان جهرم شامل چهار بخش مرکزی، خفر، سیمکان و کردیان است. مرکز این شهرستان جهرم میباشد.
وجه تسمیهای نه چندان منطقی که برای جهرم شناخته شدهاست توسط احمد کسروی پیشنهاد شده و در جایگاه خالی نبودن عریضهً نظریات مقبولیت یافتهاست. به نظر او در نامهایی مثل جهرم وسمیرم پسوند «رم» به معنی جا و مکان است. «جه» و «سم» هم تغییر شکل یافته «گه» و «زم» هستند که به معنی گرم و سرد هستند؛ بنابراین جهرم یعنی «جای گرم». در اصل اساساً وجه اشتقاق درست جهرم این است که آن را مرکب از جا و هروم (به لغت اوستایی به معنی دژ بلند و محروسه) بگیریم که در تاریخ بدین صفت نیز معروف بودهاست. جز دوم یعنی هروم خود جداگانه بدین صورت نام دیگر شهر برزه (بلند) در آذربایجان، کنار شهر مراغه بودهاست که محل آتشکده ی کهن و معروف آذرگشنسب و زادگاه زرتشت و جای دستگیر شدن و به قتل رسیدن افراسیاب تورانی (مادیای اسکیتی) به دست کی خسرو (کی خشثرو، کی آخسارو، هوخشتره) بهشمار رفتهاست. حتی به نظر میرسد نام سمیروم مورد استناد کسروی نیز نه به معنی مفروضهً جایگاه سرما بلکه به معنی جایگاه منسوب به سرما (سمیر- اوم) است؛ چه علیالقاعده ریشهً واژهً ایرانی سمیر (همیر) با زیمیلیای اسلاوها و کلمه شمال عرب (مأخوذ از شیمالیای آریاییان کاسی بینالنهرین) یکی است. در سایت تحقیقاتی لیبر در باب تاریخچهً شهر جهرم چنین آمدهاست: "بنای شهر جهرم را به همای دخت بهمن فرزند اسفندیار نسبت میدهند. به روایت مورخان، بنای این شهر به سده سوم قبل از میلاد مسیح میرسد و این شهر توسط اردشیر اول، پنجمین پادشاه هخامنشی، بنا شدهاست. در شاهنامه فردوسی بارها از این شهر سخن به میان آمده و از آن به عنوان شهری آباد در آن دوران یاد شدهاست.
با توجه به اینکه استان فارس خاستگاه تمدن و دو امپراتوری هخامنشی و ساسانی بودهاست، لذا، بررسی ساختار سیاسی شهرستان جهرم در این چارچوب اهمیت دارد. در زمان ساسانیان فارس به پنج قسمت یا کوره یا خوره: ۱-استخر ۲- اردشیر خوره ۳- دارابگرد ۴- شاپور ۵- قباد خوره تقسیم میشده و جهرم در آن دوره ضمیمه دارابگرد بودهاست. پس از اسلام این تقسیمات تغییر کرده و فارس به چهار ناحیه: ۱-شبانکاره ۲- فارس خاص ۳- کوه کیلویه ۴- لارستان محدود گردیده و جهرم جزیی از بلوک شبانکاره بهشمار میرفتهاست. سدههای اولیه اسلامی شهر جهرم به علت آبادانی و اهمیتی که داشته اغلب بهطور مستقیم تحت نظر سلاطین وقت اداره میشده کما آنکه ابن حوقل (نیمه دوم قرن چهارم) در سفرنامه خود در این باره مینویسد: «کان للسطان لها صاحب یستعمل فیه» یعنی در جهرم از طرف سلطان وقت مأموری حکمرانی مینماید. همچنین ابن بلخی در فارس نامه خود مینویسد: «چون پارس… رحمه اله علیهم بود این جهرم در جمله مواجب ولیعهد نهاده شدی و جهرم او را بودی». متأسفانه در کتابی که از ابن بلخی برجای مانده همانطور که مشاهده میشود اسم ملوک مزبور بیاض افتادهاست ولی با در نظر گرفتن این موضوع که ابن بلخی کتاب خود را بین سالهای ۴۹۸ تا ۵۱۱ نوشته و با مراجعه به کتاب تاریخی معلوم میگردد که تنها سلاطین آل بویه بودهاند که تا آن تاریخ برای اولین بار بعد از اسلام مقر حکمرانی خود را در فارس نهادهاند بنابراین به احتمال قوی از این نوشته ابن بلخی چنین نتیجه میشود که: در زمان سلاطین آل بویه مالیات جهرم به عنوان حقوق به ولیعهد مملکت پرداخت میشدهاست. تقسیمات استان فارس در ادوار مختلف مخصوصاً از دوران صفویه به بعد تغییراتی یافته و چون شهرها و بلوکات، در قبال مبلغی به اشخاص و حکام واگذار میگردید، بالتبع تقسیمات کشور نیز هر روز تغییر میکردهاست. این تغییرات در دوره قاجاریه بیشتر شده و در مزایده و بخششهای یکه از طرف سلاطین و امراء وقت به عمل میآمده این شهر فلکزده نیز گاهی ضمیمهٔ فسا و سالی چند تابع لارستان و زمانی هم با قیر و کارزین جزء ابواب جمعی حکام دوره استبدادی بودهاست.
پوشش گیاهی در جهرم به سه دسته تقسیم میشود:
مناطق جنگلی این شهرستان عبارتند از:
این شهرستان به تناسب شرایط طبیعی و پوشش گیاهی، از حیات وحش متنوعی نیز برخوردار است. کل، آهو، پازن، بز کوهی، قوچ و میش، روباه، گرگ، کفتار، خرگوش از مهمترین پستانداران و عقاب، قوش، کبک، کبوتر، تیهو، قمری، گنجشک، بلبل، چفت، پرستو، مارقیطونی، مارهای جعفری، کبری، کوتوله پارسی، شترمار شیرازی و … از جانوران مهم این منطقه میباشند. هرچند شکار بیرویه و خشکسالیهای پی در پی نسل این جانوران را در معرض تهدید و انقراض قرار دادهاست.
طبق اطلاعات مربوط به ایستگاه کلیماتولوژی شهر جهرم در یک دوره ۲۴ ساله میتوان گفت که سردترین ماه سال، دیماه با میانگین درجه حرارت ۱۰٬۴۲ درجه سانتیگراد و گرمترین ماه سال، تیرماه با میانگین ۳۳٬۱۶ درجه سانتیگراد میباشد. درجه حرارت متوسط سالیانهٔ این شهرستان ۲۱٬۷۸ درجه سانتیگراد است.
جمعیت شهر جهرم در سرشماریرسمی کشور در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۱۰۵۴۲ نفر بود که در سال ۱۳۴۵، به ۳۶۲۳۶ نفر رسید. جمعیت این شهر در سال ۱۳۵۵ ش به ۴۸۵۳۰ تن و در سال ۱۳۶۵ به ۸۰۹۵۰ تن رسید. جمعیت این شهر در سال ۱۳۷۵، ۱۰۴۲۲۳ نفر گزارش شد. مطابق آخرین دادههای ۱۳۸۵، شهر جهرم دارای ۱۰۵۲۸۵ نفر بود. جمعیت شهرستان جهرم بر پایه نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ برابر با ۲۰۹۳۱۲ نفر بودهاست. جمعیت شهر جهرم در سرشماری نفوس و مسکن سال نود و پنج ۱۴۱۶۳۴ نفر و جمعیت شهرستان ۲۲۸۵۳۲ نفر بودهاست.
نژاد جهرمیها نژاد پارس است، البته در این شهرستان اقلیتهای اندکی از عربهای درازی (اعراب خمسه و همچنین عشایر پارس نژاد باصری هم زندگی میکنند که سابقهٔ سکونت آنها در جهرم به زمان رضاشاه و سکونت اجباری عشایر بر میگردد.
زبان مردم این شهرستان، زبان فارسی است و شماری از واژههایی که در جهرم به کار میگیرند نزدیکی با زبان پارسی میانه دارد. جهرمیها لهجهٔ خاصی دارند که به لهجهٔ شیرازی بسیار نزدیک است. البته گرچه نمیتوان بهطور دقیق و صریح آن را بیان کرد ولی بطور کلی این نکات را میتوان در بیان و تلفظ آنان تشخیص داد:
۴-در کلماتی که به حروف بیصدا ختم میشود، حرف آخر ساقط یا خیلی خفیف به گوش میرسد مانند:(پَ = پس) و (گف = گفت).
نمونه شعر محلی:
تقریباً تمامی مردم این شهر مسلمان و پیرو مذهب شیعه هستند.
جهرم از شهرهای بسیار قدیمی ایران است که نام قبلی آن گهرم بودهاست. به روایت مورخان و محققان تاریخ شهر جهرم به سده چهارم قبل از میلاد میرسد. روایت شاهنامه فردوسی از آبادانی جهرم در دوره هخامنشی و ساسانی حکایت میکند. فردوسی در شاهنامه نام دلاور ایرانی یعنی گهرم بر آن نهادهاست. هم چنین در تاخت و تاز اسکندر از جهرم نام برده میشود و این شهر را در عصر پادشاهی بهرام گور دشتی بی آب میخواند. جهرم یا گهرم به معنی جای گرم است. به استناد نوشتههای استخری، ابن بلخی و حمدالله مستوفی، جهرم قلعهٔ بزرگ، معروف به خورشه و خورشاه داشت که فاصله آن تا شهر، پنج فرسخ بود. بانی این قلعه، خورشه، عامل خلفای بنیامیه در جهرم بود. این قلعه بعدها به همت خواجه نظام الملک وزیر مشهور سلجوقیان تعمیر و مرمت شد و در آن زمان این شهر در جنوب ایران بزرگترین آبادی به حساب میآمد. در نهایت پس از پیروزی اعراب این شهر را جهرم خواندند. یکی از جنگهای اعراب و ایرانیان و شاید آخرین آن در این شهر واقع گردید که تعداد کشتهها آنقدر زیاد بوده که کوهی در غرب جهرم محل این درگیری به کوه شهدا معروف شدهاست و درهای نیز به نام دره لاشه (جسد) معروف گردیدهاست.
حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب مینویسد ” جهرم شهری وسط و از بناهای بهمن بن اسفندیار است. “ اگر چه بهمن و اسفندیار و غیره جنبهٔ افسانهای داشته و سندیت تاریخی ندارد ولی توجه به اشارات تاریخی از سرنوشت دارا و اردشیر و بهرام گور و غیره و اشارات فردوسی چنین به نظر میرسد که جهرم در دوران قبل از اسلام دارای اهمیت مخصوصی بوده و یکی از شهرهای معتبر فارس بهشمار میرفتهاست و حتی اشتهار آن در داستانهای قدیم ایران به حدی بوده که در سرگذشتهای اسکندر و دارا نیز نامی از این شهر به میان میآید؛ و بطور خلاصه از داستانهای اشاره شده در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی چنین بر میآید که جهرم در ان زمان در بین شهرهای فارس، به صورت دژی مستحکم و نقطه سوقالجیشی پراهمیتی بوده و در تمام داستانهای مربوطه، آخرین موضع حفاظتی در خط عقبنشینی بودهاست؛ و آثار بناهای مشهور به قلعه گبری که در دامنه کوههای جنوبی و شمال غربی شهر هنوز باقی است نام برد که به سبک معماری ساسانی ساخته شدهاست.
بنا به نوشته مورخ اسلامی، ابن اشیر، این شهر در سال ۲۳ هجری توسط ساربه بن رنیم، سردار عرب فتح شدهاست. به استناد نوشتههای استخری، ابن بلخی و حمد اله مستوفی، جهرم قلعهای بزرگ معروف به خورشه و خورشاه داشت که فاصله آن تا شهر پنج فرسخ بود. بانی این قلعه خورشه، عامل خلفای بنی امیه در جهرم بود که بعدها به همت خواجه نظام الملک و وزیر مشهور سلجوقیان تعمیر و مرمت شد.
در دوره صفویه با توجه به اینکه علاقه خاصی در ایجاد بناهای عامالمنفعه داشتهاند ولی جهرم چندان مورد توجه قرار نگرفت، ولی در قرن هشتم هجری غرس درخت خرما و بهرهبرداری از آن آغاز گردید و مردمان جهرم به اندازه کافی در امور زراعت و باغداری پیشگام شدند و بعد از کاشت سطح وسیعی از اراضی با نهال خرما نتیجه مطلوبی از آن بدست آوردند. بهطوریکه میتوان گفت در اواخر دوره صفوی و اوایل زندیه دوره شکوفایی آن در زمینه باغداری به خصوص کاشت درخت خرما بودهاست.
در دوره قاجاریه و به دست حکمران این شهر شروع به ساخت بناها و مکان جهت امور شهری از جمله ساخت بازار سرپوشیده و همچنین کاروانسراهای متعدد و توسعه شهر اقدام میشود.
شهرستان جهرم از معدود شهرهایی بود که جرقههای انقلاب اسلامی در آن از اوایل آغاز نهضت سید روحالله خمینی در سال ۱۳۴۲ زده شد، بهطوریکه حکومت پهلوی مجبور شد نام جهرم را جزء یازده شهری قرار دهد که در آن حکومت نظامی اعلام کرد و در این میان هدایت و رهبری مردم جهرم توسط حسین آیتاللهی نقش بسزایی داشت. در این ایام مداحی تاریخی غلامرضا صحرائیان موجب شعلهور تر شدن این اعتراضات گردید. در جریان تظاهرات مردم جهرم در دورهٔ انقلاب اسلامی ۱۱ نفر کشته شدند. در تاریخ دهم فروردین ۱۳۵۷ مردم جهرم به خاطر چهلم مردم تبریز قیام کردند؛ و به دنبال این واقعه چهل روز بعد مردم ۲۱ شهر ایران تظاهرات گستردهای را به خاطر بزرگداشت چهلم کشته شدگان جهرم انجام دادند.
بنا به گزارش سازمان میراث فرهنگی کشور تعداد ۵۶ اثر و ابنیه تاریخی در این شهرستان به ثبت رسیدهاست که تعدادی از آثار مربوط به دورههای قبل از اسلام و تعدادی نیز مربوط به دورههای بعد از اسلام در این شهرستان احداث شدهاست. از معروفترین آثار بجا مانده از دورههای پیش از اسلام قلعه گبری است که بر روی دامنه شمالی کوه البرز و بر روی تپههای شمال غربی شهر قرار دارد. مقبره جاماسب از دوره سامانی، بند و بست در فاصله ۵/۵ کیلومتری جهرم از دوره ساسانی که برای مهار کردن آب استفاده میشده و چهار طاقی علویه از دوره سامانی. و همچنین از آثار بعد از اسلام میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد:
قدمت شهر جهرم به نقل از منابع تاریخی به پیش از حکومت اردشیر بابکان بازمیگردد و به همراه پسا (شهر فسای کنونی) و دارابگرد (شهر داراب کنونی) جزء سه منطقه بزرگ خطه فارس بودهاست. شهر جهرم از دیرباز با ۱۲ محله شناخته میشده که که با گسترش شهر، محلههای جدیدی به آن اضافه شدهاست. در حافظه تاریخی اهالی شهر این محلهها به دو گروه محله بالا و محله پایین تقسیمبندی میشود، اما امروزه این تفکیک کمتر به چشم میخورد. پیش از این تقسیمبندی و در سال ۱۲۵۰ شمسی فقط هشت محله داشتهاست که از این هشت محله چهار تای آن داخل حصار بودهاند. این چهار محله عبارتنداز: محله سنان، محله اسفریز، محله دشتاب و محله گازران که همه آنها دربخش غربی شهر یعنی درغرب مسیل پادگان جهرم قراردارند. محلات داخل حصار به علت نزدیک بودن به دستگاه حاکمه از نظر پارهای ویژگیها باسایر مناطق شهر متمایز هستند و همچنین به خاطر نزدیکی به دستگاه حکومت و داشتن حصار از سایر مناطق آبادتر بوده بازار و کاروانسرای جهرم که نشان دهنده چهره سنتی شهرهای ایران است درآنجا قرارداشتهاست.
بعد از احداث حصار گرداگرد بخش غربی شهر چهار دروازه برآن تعبیه کردنداین دروازهها به دروازه خان، دروازه بی بی، دروازه پیر شبیب و دروازه گاوکشی شهرت داشتهاند. از حصار جهرم و دروازههای آن امروزه اثری نیست فقط دروازه پیر شبیب دربخش شمالی شهر هنوز بنای آن برجاماندهاست. از سایر دروازهها فقط درمحلی که وجود داشتهاند نامی ازان مانده، مثل دروازه خان که مسجدی در نزدیکی آن بناشده و به نام مسجد خان خوانده میشود.
جهرم قدیم از دوازده محله شکل گرفته بوده به نامهای: محله سنان، محله اسفریز، محله دشتاب، محله گازران، محله کلوان، محله مصلی، محله جبذر، محله علی پهلوان، محله ده نو، محله صحرا، محله حسنآباد و محله کوشکک.
در گذشته هر گاه جمعیت یک آبادی به حد نصاب میرسیده و وسعت آن افزایش مییافته و چهرهٔ یک شهر به خود میگرفته معمولاً یک مسجد جامع در آن تأسیس شدهاست و قدیمیترین و مرکز شهر را به آن اختصاص میدادهاند. در محله سنان جهرم نیز مسجد جامع این شهر قرار دارد؛ بنابراین محلهٔ سنان از قدیمیترین محلات جهرم میباشد و هستهٔ مرکزی این شهر را تشکیل میدهد و مانند سایر شهرهای ایران بعد از بنای مسجد، بازار و کاروانسرای شهر در آن احداث شدهاست؛ لذا سنان مهمترین مرکز عبادی و تجاری شهر را تشکیل میدادهاست. محلهٔ سنان در حال حاضر به وسیلهٔ خیابانها و کوچههای عریض از هم بریده شده و انسجام گذشته را ندارد ولی در داخل آن هنوز مجموعهای از خانهها و مساکن سنتی و قدیمی است و همگی از خشت و گل بوده و دارای کوچههای باریک و بنبست میباشد. علاوه بر وجود بازار و کاروانسراها و مسجد جامع در آن مانند سایر محلات دارای حمام و مسجد دیگری در بخش مرکزی آن میباشد. به دنبال افزایش کوچههای عریض و خیابانها در این محله، مساکن سنتی و قدیمی در حال تخریب و مساکن جدید جای آن را میگیرد. این محله با محله اسفریز، محله دشتاب، محله صحرا و محله کلوان مرز مشترک دارد و ظاهراً نام آن از شخص مشهوری به همین نام که در آن زندگی میکرده گرفته شدهاست.
دشتاب در غربیترین محلات قدیمی شهر جهرم قرار گرفتهاست ولی اکنون با گسترش شهر به طرف غرب و کشیده شدن خیابان ولیعصر و توسعهٔ مساکن به طرف این خیابان دیگر حالت کناری بودن را از دست دادهاست. همانطوریکه از اسم این محله معلوم است در دوران گذشته زمینهای این محله سرچشمه این محله منبع آبی بوده که بنا به نظر معمارین شهر از نقطهای که امروزه مشهور به گود پرگان است آب از زمین جوشش میکرده و پس از طی مجرای واقع در سمت شمالی بازار به خارج شهر میرفتهاست. مشهور است که این گودال به قدری آب داشته و بزرگ بوده که عدهای برای شکار مرغابی به آنجا میرفتند. شاید وجه تسمیه گود مزبور هم این موضوع باشد در اصل گود پرندگان خوانده میشدهاست. قسمتی از محلهٔ مزبور از زه آب مذکور مرتفع تر بوده و شاید هم سدی برای جلوگیری از نفوذ آب در آن نقطه وجود داشته و هنوز هم این قسمت به بست بالا خوانده میشود. این محله با محله اسفریز، محله سنان و محله گازران هممرز است و دارای کوچههای باریک و بنبست همراه با مساکن سنتی است.
کلمهٔ گازر به معنی رخت شستن است و این محله دارای مرز مشترک با دشتاب است. ظاهراً از دشت آب جوی آب میآمد و در این محل رخت میشستهاند؛ لذا نام این محله از اینجا گرفته شدهاست. این محله از محلات قدیمی با مساکن سنتی میباشد. در گذشته با محلهٔ حسنآباد یک محله بوده و با افزایش وسعت آن به تدریج حسنآباد از آن جدا میگردد و تشکیل محلهای جدا را میدهد. این محله در بخش غربی شهر با محله دشتاب، محله سنان، محله صحرا و محله حسنآباد هممرز است.
این محله در شمال غربی شهر قرار گرفته و از محلات قدیمی میباشد. این نام از کلمهٔ اسفریز، اسپریز، اسبریس مشتق شده که همه به معنی میدان است و احتمالاً میدان اسب دوانی بوده این کلمه را به صورت اسپریس (جلالیه) اکنون به کار میبریم. این محله با محله سنان و محله دشتاب هممرز است.
محلهٔ صحرا در جنوب غربی شهر واقع شدهاست و یکی از محلات قدیمی میباشد اما قدمت آن به اندازهٔ محلات داخل حصار نیست و بعد از تخریب حصار شهر گسترش یافتهاست. این محله به علت خارج حصار بودن و در فاصلهٔ دورتری از مرکز شهر قرار داشتند و به زیر مزارع و باغ مرکبات بودن بدین نام مشهور است. زیرا اهالی این شهر به باغات و مزارع اطراف شهر صحرا میگویند. این محله با محله سنان، محله گازران و محله کلوان مرز مشترک دارد.
این محله جزئی از محلهٔ گازران بوده و با توسعهٔ شهر و گسترش محلهٔ گازران از آن جدا شده و به نام حسنآباد خوانده شدهاست. محلهٔ حسنآباد در غربیترین محلات شهر واقع شده و با محله گازران و محله دشتاب هممرز است. هر شش محلهای که تاکنون ذکر گردیدند در بخش غربی مسیل پادگان جهرم (مسیل کلوان) قرار دارند و به شش محلهٔ بالا شهرت دارند.
مسیل پادگان جهرم (کلوان) از غرب این محله میگذرد و از این محله به طرف شرق ۶ محلهٔ پایین خوانده میشود و بخش شرقی جهرم را تشکیل میدهند. به خاطر وجود همین مسیل این محله و محلات بخش شرقی داخل حصار جهرم قرار نگرفتند.
این محله مانند کلوان در حد واسط بخش غربی و شرقی شهر قرار دارد و مساکن آن بعد از شکلگیری دو قطب غربی و شرقی بنا شدهاست ولی قسمتی از آن مخصوصاً شرق آن جزء مساکن متفرق بخش شرقی میباشد. این محله دارای مساکن قدیمی و سنتی از خشت و گل و کوچههای باریک و بنبست میباشد. این محله در گذشته فقط با محله مصلی و محله کلوان مرز مشترک داشته و در حال حاضر با توسعهٔ هر دو بخش شرقی و غربی شهر کاملاً به بخش غربی هم چسبیدهاست. وجه تسمیه این محله از کلمهٔ جبه زر گرفته شدهاست که طبق شنیده و روایات از ساکنان محله به داستانی بر میگردد که در آن یکی از پادشاهان به شهر سفر کرده و جبه از زر را به یکی از ساکنان محله اهدا میکند.
مصلی را باید یکی از نقاط قدیمی شهر که بعد از اسلام موردتوجه جمعیت قرار گرفته معرفی نمود و آن را مرکز قطب شرقی جهرم نامید. در جایی که این محله قرار دارد نقطهای از آن معروف به قلعهٔ شیخ است و هیچ معلوم نیست که این قلعه مربوط به چه سالی بوده و فرم بنای آن چگونه بودهاست ولی احتمال دارد این قلعه بعد از جابجائی جمعیت از ارتفاعات اطراف به طرف نواحی پستتر احداث شده باشد و با افزایش جمعیت، این قلعه ویران گشته و اکنون هیچ آثاری از آن جزء نام آن بر جای نماندهاست. این محله یکی از محلات پرجمعیت جهرم میباشد و با محله جبذر، محله علی پهلوان، محله ده نو و محله کوشکک مرز مشترک دارد و در جنوب آن زمینی بوده که مردم برای خواندن نماز مخصوصاً نماز استسقاء به آنجا میرفتهاند و طبیعتاً وجه تسمیه آن از همینجا گرفته شدهاست. در گذشته در مسجد این محله سید فخرالدین آیتاللهی به اقامه نماز و وعظ مردم میپرداخت و پس از وی فرزندش سید مهدی آیتاللهی به این امور اشتغال دارد. در این محله چهار مسجد با نامهای مصلی، امام رضا، امام زین العابدین (نارنجی) و امام محمد باقر که اصلیترین و بزرگترین آنها مسجد مصلی میباشد. همچنین مصلای نماز جمعه شهر نیز، در این محله قرار گرفتهاست. مرکز تجاری-مسکونی اطلس که بزرگترین مرکز تجاری شهر میباشد نیز در مرکز این محله قرار دارد. اولین میدان که در جهرم ساخته شده میدان مصلی میباشد که شاهنده آن را طراحی کرده بود به گونهای که در وسط آن حوض زیبایی قرار داشت و اطراف آن فضای سبز ایجاد شده بود.
محلهٔ علی پهلوان در بخش جنوبی مصلی قرار گرفتهاست و بعد از مصلی زیر مساکن رفتهاست و مانند مصلی در ابتدا دارای مساکن متفرق بودهاست و به تدریج تمام نقاط آن خانهسازی شدهاست و با محله مصلی، محله ده نو و محله کلوان مرز مشترک دارد و نام آن ظاهراً از شخص معروفی که در آن زندگی میکرده و پهلوان شهر بودهاست، گرفته شدهاست و هیچ معلوم نیست او در چه تاریخی در این محله زندگی میکردهاست.
ده نو یکی از محلات شهر جهرم بوده ولی امروزه از آن کمتر نامی برده میشود. زمانی که جهرم به ۱۲ محله تقسیم شده بود یکی از محلات بود که دارای مسجدی مانند سایر محلات به نام مسجد قبله بودهاست ولی با توسعهٔ شهر و گسترش محله مصلی، محله علی پهلوان و محله کوشکک در آنها ادغام شدهاست و نمیتوان به درستی آن را تشخیص داد. حمامی که در بخش مرکزی آن بوده تخریب گشته و به جای مسجد قبلهٔ آن که به مسجد دعا هم شهرت داشته، مسجد امام خمینی بنا شدهاست.
این محله با داشتن محیط باز در بخش شرقی آن امکان توسعهٔ هرچه بیشتر آن را فراهم نمودهاست و پرجمعیتترین محلهٔ جهرم میباشد. این محل در شرقیترین نقطهٔ شهر قرار دارد. این محله آرامگاه سید عبدالحسین نجفی لاری در خود جای دادهاست. از مرز شرقی آن هرچه به طرف شرق پیش میرویم باغات جهرم قرار گرفتهاست و همچنین بخش شمالی آن باغات مرکبات قرار دارد و فقط بخش غربی آن با محله مصلی مرز مشترک دارد. ظاهراً وجه تسمیه آن گرفته شده از قصر کوچک است که در مرکز این محله بوده و از شاهزادگان ساسانی در آن میزیستهاست و اکنون از آن آثاری نیست. لهجه عمومی شهر متفاوت با این محله میباشد و قابل تشخیص است.
علاوه بر محلات یادشده محلات جدید دیگری نیز با توسعه شهر در اطراف آن در حال شکل گرفتن است و مهمترین مناطق تجمع جمعیت رو به افزایش میباشند مناطقی که بهطور کامل چهرهٔ یک محله به خود گرفتهاند عبارتند از:
مجموعهای از مناطق مسکونی است که به دنبال خیابانی به همین نام کشیده شد، به وجود آمدهاند و از سایر محلات نیز جدا میباشد و کلیهٔ مساکن آن به سبک جدید بنا شدهاند. در حال حاضر محله مهدیه گسترش یافته و با محلات کلوان، شهرک امام و علی پهلوان مرز مشترک دارد.
دربخش جنوب شهر در دامنه کوه البرز قرار دارد و چند سالی است که به صورت یک محله وسیع ظاهر شدهاست این محله از مهمترین مناطق تجمع جمعیت مخصوصاً طبقه جوان میباشد. این محله کاملاً مسکونی بوده و مغازه به ندرت دیده میشود. این محله مجموعهای از مساکن به سبک جدید و خیابانها و کوچههای منظم میباشد. اخیراً ساخت و ساز در قسمت ورودی (شمالی) شهرک رونق گرفته و اثری از زمینهای خالی در ورودی شهرک به چشم نمیخورد. این ساختمانهای جدید به سبک مدرن ساخته شده و جلوهٔ زیبایی به شهرک دادهاند. استادیوم اصلی شهر در ضلع شرقی شهرک قرار گرفته که شامل زمین فوتبال، زمین مخصوص فوتبال ساحلی، زمینهای والیبال و بسکتبال، دو استخر شنا و سالن کشتی میباشد. [استادیوم تختی] به محلی برای ورزش صبحگاهی تبدیل شده و افراد زیادی همه روزه به خصوص روزهای تعطیل برای ورزش و نرمش صبحگاهی از نقاط مختلف شهر خود را به استادیوم تختی میرسانند. پارک زیبای لاله در منتهای خیابان فجر قرار گرفته که یکی از زیباترین پارکهای شهر است. مسجد بزرگ الزهرا که یکی از پررونق تریم مساجد شهر جهرم است رو به روی پارک واقع شدهاست. مسجد در حال گسترش میباشد و گنبد آن هنوز تکمیل نشدهاست. خیابانهای اصلی این محله شامل خیابانهای فجر و شاهد و قائم میباشد.
این محله که در قسمت شمالی شهر واقع شده قدمتی سی و چندساله دارد که در نزدیکی اداره تربیت بدنی جهرم واقع شدهاست.
این محله قدمتی سی ساله دارد و در شرق جهرم و در مسیر پردیس دانشگاه علوم پزشکی، سازمان هلال احمر، تیپ۳۳ هوابرد المهدی، و در ابتدای جاده لار-بندرعباس واقع شده، در سالهای اخیر شهرک قمر بنی هاشم (ع) نیز به این شهرک الحاق شدهاست.
این محله یکی از محلههای جدید کمتر از دو دههاست که زیر ساخت رفتهاست و با فاصله کمی در شمال شهر واقع شدهاست و جمعیت نسبتاً زیادی را در خود جای دادهاست.
این محله هم یکی از محلات جدید شهر میباشد که در غربی شهر و کنار شهرک انقلاب قرار دارد و هنوز بهطور کامل مساکن آن ساخته نشدهاست و هنوز جمعیت آن زیاد نیست ولی میتواند جمعیت قابل توجهی را در خود جای دهد.
این محله هم از محلات جدید و در حال شکلگیری است. فرهنگ شهر، همجوار با خارقان (شهرک فاطمیه) واقع در شمال شهر است که به سرعت در حال ساخت و ساز میباشد؛ که جمعیت نسبتاً کمی دارد ولی با توجه به رشد سریع آن به زودی میتواند جمعیت زیادی را در خود جای دهد. علاوه بر این محلات شهر جهرم به طرف خیابانهای خروجی شهر در حال گسترش بوده و علاوه بر توسعه محلات قدیمی محلات جدیدی در فاصله دورتری در حال شکل گرفتن است.
این محله در جوار میدان شهید اسدزاده قرار دارد.
با موافقت شوراهای اسلامی و تأیید بخشداری، فرمانداری و شورای اسلامی شهر جهرم، که جلسه کارگروه آن در استانداری فارس برقرار و مراتب به شورای عالی معماری کشور منعکس شد، چهار روستای تل ریگی، نظام آباد، حیدرآباد و اسلامآباد که از توابع بخش مرکزی بودند به شهر جهرم ملحق شدند. این روستاها دارای ۳ هزار و ۳۳۵ خانوار میباشند، و همچنین به جمعیت شهری جهرم ۱۳ هزار و ۵۱ نفر افزوده میشود.
نام جهرم ۸ بار در شاهنامه فردوسی تکرار شدهاست. به گفته فردوسی، وقتی که اسکندر مقدونی به ایران حمله میکند و ایرانیان را شکست میدهد، «دارا» به جهرم فرار میکند؛ «جهاندار دارا به جهرم رسید». طبق شاهنامه، مهرک نوشزاد هم زاده شهر جهرم بودهاست؛ که این ابیات به شرح زیر است:
سینما باربد جهرم از معدود سینماهای فعال استان فارس میباشد. این سینما از فروردین ماه ۱۳۴۵ با نام «باربد» آغاز به کار نمود، در سال ۱۳۵۷ بر اثر آتشسوزی تعطیل شد اما در سال ۱۳۶۰ توسط شهید عبدالرضا مصلی نژاد بازسازی و مجدداً آغاز به کار نمود. پس از درگذشت مصلی نژاد، این سینما به نام این فرد نامگذاری شد. این سینما که در مالکیت سپاه پاسداران است در حال حاضر به صورت خصوصی اداره میشود.
جهرم در مقاطع مختلف تاریخی فراز و فرودهای بسیاری را تحمل نمودهاست اما در هر مقطعی نقش اساسی خود را ایفا نمودهاست.
در نهضت تنباکو که از آن به عنوان مقدمه انقلاب مشروطه یاد میشود، مردم جهرم نقش مهمی را ایفا نمودند. آنچه از این مقطع تاریخی نقل شدهاست، حاکی از پیوند آگاهانه مردم و علما این دیار در حمایت از فتوای ضد استعماری تحریم تنباکو است. در مرکز اسناد ایران آمدهاست: جهرم از مراکز عمده کشت تنباکو در ایران بودهاست، مردم جهرم با شنیدن فتوای میرزای بزرگ و خبر تحریم خرید و فروش و استعمال تنباکو، پرچم مبارزه علیه انحصار فروش تنباکو را برافراشتند و ضمن ممانعت از ورود نمایندگان کمپانی رژی به جهرم، از فروش تنباکو خودداری نمودند و جنبش ضد رژی را پس از تهران و تبریز بوجود آوردند و تأثیر مثبتی در حوادث مشروطیت و تحولات پس از آن به جای گذاشتند. با نگاهی به سوابق و مستندات تاریخی جریان ملی شدن صنعت نفت و قیام پانزده خرداد، میبینم که مساجد و اماکن مذهبی جهرم، همواره کانون بیداری و مقاومت و اعتراض در برابر حکام بوده و روحانیت این شهر با برخورداری از مقبولیت و حمایت مردمی محور این جریانات بودهاند. اسناد مراوده و نامههای برخی از علمای جهرم با آیت اله کاشانی در جریان ملی شدن صنعت نفت و کفن پوشی مردم جهرم در قیام ۱۵ خرداد، سند گویایی بر نقش تأثیرگذار جهرم در جریانات سیاسی معاصر است.
از شهریور ۱۳۲۰ به بعد بود که از طرف دولتهای وقت انتخابات انجام گرفت. تاکنون ۲۴ دوره «پیش از انقلاب» و ۱۰ دوره «بعد از انقلاب» از شهرستان جهرم نماینده به مجلس معرفی شدهاست. البته تا دوره سوم «پیش از انقلاب» شهرستان جهرم فاقد نماینده بوده و از از دوره چهارم به بعد است که وکلایی از جهرم به مجلس رفتهاند. از بین نمایندگان معرفی شده از جهرم به مجلس در «پیش از انقلاب» فقط آقایان «حاذقی»، «وکیل پور»، «جاماسبی» و «پیمان» اهل جهرم بودهاند. اسامی نمایندگان معرفی شده از جهرم در ۲۴ دوره «پیش از انقلاب» از قرار زیر است:
بعد از انقلاب اسلامی نیز جهرم در تمامی دورهها دارای نمایندگانی به شرح زیر میباشد: