6.4K
آران و بیدگل شهری است در شمال استان اصفهان که مرکز شهرستان آران و بیدگل میباشد. این شهر از جنوب به کاشان، از شرق به ابوزیدآباد، از غرب به نوشآباد و ...
آران و بیدگل شهری است در شمال استان اصفهان که مرکز شهرستان آران و بیدگل میباشد. این شهر از جنوب به کاشان، از شرق به ابوزیدآباد، از غرب به نوشآباد و از شمال به کویر مرکزی ایران و دریاچه نمک راه دارد.
این شهر با طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۲۹ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۴ درجه و ۴ دقیقه در ۶ کیلومتری شمال شرقی کاشان قرار دارد و فاصله آن از دریاچه نمک ۳۵ کیلومتر است.
این شهر با وسعت ۶۰۵۱ کیلومتر مربع، از طریق دو جاده اصلی به کاشان و شبکه راههای اصلی کشور مرتبط میشود. به لحاظ کویری بودن منطقه، ۱۹۰۰ کیلومتر مربع (۳۱ درصد مساحت شهرستان) در تپههای شنی قرار گرفته که در اصطلاح محلی به آن بند ریگ میگویند.
در اعماق و سطح زمینهای نواحی شمال شهرستان معادن غنی و فراوانی وجود دارد که مهمترین آنها حوزههای وسیع نفت و دریاچه نمک با وسعت ۲۰۰۰ کیلومتر مربع میباشد. از کوههای شهرستان آران و بیدگل میتوان به کوه یخاب با ارتفاع ۲۳۸۸ متر در ۶۰ کیلومتری شرقی شهر، کوه آبریزان و بند ریگ اشاره کرد.
آب و هوای این منطقه گرم و خشک با تابستانهای گرم و سوزان و زمستانهای سرد و خشک بوده و حداکثر دمای هوا در تابستان به ۴۸ درجه سانتیگراد و حداقل برودت هوا در زمستان به ۷- درجه سانتیگراد میرسد. بارش سالیانه حدود ۱۳۸ میلیمتر و میانگین دمای سالانه ۱۹/۹ درجه سانتیگراد است. اما دما در پاییز و بهار معتدل است.
تحقیقات باستانشناسی نشان دادهاست که انسان عهد حجر که تازه از کوه فرود آمده و در دشت سکونت گزیده بود، بر روی همان مسیر کمانی شکل اطراف کویر نمک استقرار یافته بود و این قرارگاههای انسانی که تاکنون شناخته شدهاند در کاشان (تپه سیلک)، قم، ری و دامغان بودهاست.
پس از آنکه تپه سیلک (در ۱۴ کیلومتری جنوب غرب)، در اوایل هزاره اول (پیش از میلاد مسیح) تخریب شد، مهاجمین پیروز فین کنونی را مسکن خویش قرار دادند و در اطراف آنجا آبادیهای کوچک و بزرگی مانند آران دشت، بیدگل، نوشآباد، نیاسر و ورزآباد پدید آمد.
در دوره صفوی ژان شاردن که از کاشان بازدید میکند در مورد آران و بیدگل میگوید:
«تنها در یکی از نقاط حومه شهر هزار کارگر ابریشمباف وجود دارد. این آبادی که آرون (یا هارون یا Aron) نام دارد و در فاصله دو فرسخی شهر میباشد از دور همچون شهر زیبایی جلوهگر است و دارای دو هزار باب خانه باغچه و ششصد باغ زیبا میباشد.»
در دوره قاجار، آران و بیدگل به صورت دو قریه جدا از هم وجود داشت. عبدالرحیم کلانتر ضرابی در کتاب تاریخ کاشان در این باره میگوید:
«و از آنجا به قریه نوشآباد و از آنجا به قریه آران و از آنجا به قریه بیدگل و این سه قریه از قرا معتبره و از قصبات معظمه گرمسیر و در دامنه بند ریگ بین الشمال و المشرق و در یک فرسخی و یک فرسخ و نیم کاشان واقع هستند.»
«رشته قنوات دوره آران و بیدگل قبل از حصاربندی یا در زمانی که عرصه محصوره این شهر هنوز از بیوتات و عمارات معمور نشده بودهاست از قطر دایره حصاربندی به طرف دامنه جنوبی گذشته و هر یک سی ذرع و پنجاه ذرع و بیشتر و کمتر عمق دارند…
پس از دوره قاجار آران و بیدگل هر یک بر اساس قوانین تقسیمات کشوری دارای شهرداری جداگانه بودند و سال تأسیس شهرداری آنها به ترتیب ۱۳۳۲ و ۱۳۳۳ خورشیدی بودهاست. اولین شهردار آران در این دوره محمدتقی صباحی بود.
در سال ۱۳۵۴ خورشیدی بنابر تصمیم وزارت کشور این دو شهر تحت عنوان گلآرا یکپارچه شدند و از بخش آران و از توابع کاشان در محدوده استان مرکزی قرار گرفت.
در مردادماه سال ۱۳۷۵ بر اساس مصوبه هیئت وزیران، بخش آران از شهرستان کاشان جدا و به عنوان شهرستان آران و بیدگل شامل دو بخش مرکزی و کویرات در تقسیمات کشوری شناخته شد.
قدیمیترین اثر مکتوبی که به آران اشاره دارد، کتاب الاعلاق النّفیسه نوشته ابن رسته است که در سال ۲۹۰ قمری به زبان عربی نگاشته شده و در سالهای اخیر توسط دفتر انتشارات امیرکبیر ترجمه و چاپ شدهاست. در صفحه ۱۸۱ این اثر از آران به عنوان یکی از آبادیهایی که در دوران انوشیروان دارای قصرهایی بودهاست، یاد میکند.
«در نوشتهها قریه آران، دیده میشود. این منطقه را سابق بر این بدان جهت قریه میگفتند یا مینوشتند چون که دارای باغهای مشجر، خانههای بزرگ، قلعه و کاریزهای متعدد بودهاست…»
مطابق نوشتههای موجود، این شهر از دو بخش مجزا و همجوار آران و بیدگل با فاصله نزدیک تشکیل شده بود که در در اسفند ۱۳۴۴ با توجه به افزایش جمعیت و توسعه هر دو منطقه برج و بارو و دیوارها فرو ریخت و هر دو منطقه یکی شدند و شهر آران و بیدگل در سال ۱۳۵۴ با نام شهرداری گلآرا تأسیس شدو بوجود آمد. بعدها در دهه هفتاد خورشیدی و باتوجه به ارتقای بخش آران و بیدگل به شهرستان نام شهرداری نیز از گلآرا به شهرداری آران و بیدگل تغییر یافت.
اسامی آران، آرو، آرو بیدگل، ویگل، گلآرا، نامهای رسمی و محلی این منطقه بودهاست. دربارهٔ سبب این نامگذاری نظریات متعددی ابراز شده که به برخی از آنها اشاره میشود
زبان اهالی آران و بیدگل، فارسی رایج به همراه لهجههای متفاوت است. زبان محلی این منطقه که در اصطلاح به آن زبان باستانی آران بیدگل میگویند از زبانهای پهلوی قدیم است که تا این زمان در سرتاسر شهرها و بخشهای حاشیه کویر (نطنز، بادرود، زواره و …) با اندک تفاوت در لهجه رایج است و با زبانهای دیگر ایرانی لری، کردی و مازندرانی وجوه مشابهی دارد. بهطور کلی گویشهای پهنه کاشان، خواه روستاهای درون کوهساران و خواه آبادیهای گسترده در کویر و دشت آن، هم از لحاظ واژگان و هم از لحاظ دستوری و آوایی اهمیت خاصی دارد.
در سالهای اخیر تحقیقات پراکندهای دربارهٔ گویش آران و بیدگل صورت گرفته که مفصلترین آن در زمینه دستور زبان و فرهنگ واژگان محلی، کتاب «زبان کویر» نوشته حسین علیجانزاده است. در ضمن لهجه آرانی در این شهرستان در بین آرانیها و لهجه بیدگلی در بین بیدگلیها رایج میباشد از نکات قابل توجه اینکه نوع محلات نیز دارای تفاوتی در نوع لهجه هستند که صرفاً بومیان آن متوجه میشوند.
فهرست اماکن و ابنیه تاریخی ثبت شده در فهرست آثار ملی در حوزه آران و بیدگل
که به آن هور بابا یا هوم بابا هم گفته میشود.
در این آیین که در ماه رمضان (معمولا در شب پانزدهم این ماه که شب تولد حسن بن علی است) انجام میشود، گروهی از کودکان و نوجوانان با قرار قبلی بین خودشان، بعد از افطار در مکانی مشخص جمع شده و پس از رایگیری، یک نفر صندوقدار و یک نفر میاندار انتخاب کرده و پس از فرستادن سه صلوات بلند که معنای خبری دارد، در کوچه پس کوچههای شهر به گردش درآمده و نیازهای خود را به سایرین بازگو میکنند. میاندار حکم تکخوان گروه را دارد و صندوقدار اجناس هدیه داده شده را، که بیشتر پول و خوراکی است، جمع میکند.
دسته بچهها در پاسخ به هر بیتی که تکخوان میخواند، پاسخ میدهند: «هور بابا، هور بابا». پس از خواندن این اشعار میاندار دعا میکند و با آمین گفتن همه، گروه دوباره راه افتاده و به کوچه دیگر میرود.
به عقیده مردم آران و بیدگل این مراسم در حقیقت نوعی تشویق نابالغان برای شرکت در آیین روزهداری و برگرفته از رفتار حسن بن علی و حسین بن علی است که در شبهای ماه رمضان، به منزل جدشان (پیامبر اکرم) رفته و سوره شمس را با صدا و آهنگی خوش میخواندند و بعد از خواندن این سوره، جد و پدرشان و تمامی مسلمانان را دعا میکردند، آنگاه پیامبر اکرم و علی بن ابیطالب برای خوشحالی و تشویق آنها مقداری خوراکی به آنها میدادند.
این آیین در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس و معنوی کشور جمهوری اسلامی ایران ثبت گردیدهاست و در شب تاسوعای حسینی برگزار میگردد.خوانندگی مراسم تورج پهلوانیان میباشد